loading...
مه تیزر
طراحی سایت
در حالی که فضای اینترنت ایران امروز 40 میلیون کاربر فعال داشته باشد،اهمیت داشتن وب سایت در کسب و کار شما غیر قابل انکار خواهد بود.

با داشتن یک سایت حرفه ای مخاطب و مشتری شما می تواند در هر ساعتی از شبانه روز بدون داشتن مزاحمتی برای شما با کسب و کار شما ارتباط برقرار کند.

یک سایت حرفه ای و کاربر پسند می تواند کاتالوگی برای تبلیغات بیشتر و هویت پسندیده تر برای تجارت شما باشد.

داشتن یک وب سایت پر بازدید قادر است هزینه های متعدد شما در فضای مجازی،مجلات مختلف و ... را کاهش دهد و شما را از سر درگمی در میان شیوه های مختلف تبلیغات نجات دهد.

به طور کلی سایت ها را می توان به دسته های شرکتی،تجاری،شخصی،آگهی،دانلود،خبری،پرتال و فروشگاهی تقسیم کرد.


پکیج های طراحی سایت TNT به سه دسته تقسیم می شود:

جهت مشاوره و یا سفارش تماس حاصل فرمایید
021-77594577
021-77594288
09125863719
برخی از نمونه کار های ما در پایین آمده است.
admin بازدید : 44 پنجشنبه 06 آذر 1393 نظرات (0)

افراد حریص و طماع را اشرف خر گویند . این نام و عنوان مخصوصاً به آن دسته از طعمکاران اطلاق می شود که حرص و طمع و ولع آنها سرانجام به ندامت و پشیمانی منتهی می گردد .

 

نه خود می خورند و نه به دیگران می خورانند . نه خودشان از این رهگذر طرفی می بندند و نه آثاری که نفع و مصلحت عامه بر آن مترتب باشد بر جای می گذارند . به یک عبارت از آن همه ثروت و اندوخته فقط مظلمه و بدنامی را با خود به گور می برند . بیلان زندگی آنها را در این شعر می توان خلاصه کرد :

دیدی که چه کرد اشرف خر او مظلمه برد و دیگری زر

admin بازدید : 45 سه شنبه 04 آذر 1393 نظرات (0)

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز به او گفت: «برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می‌کنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.»

admin بازدید : 54 یکشنبه 02 آذر 1393 نظرات (0)

آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید:تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟

آهنگر سر به زیر اورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.

همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار...

admin بازدید : 87 یکشنبه 02 آذر 1393 نظرات (0)

کتاب «اجساد جاویدان: گزارش مستند 136 تن از پیامبران، شهیدان، عالمان و صالحانی که پس از ده‌ها، صدها و احیانا هزاران سال پیکر پاکشان تر و تازه پدیدار گشته است.» نوشته علی اکبر مهدی‌پور به همت انتشارات رسالت در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

در بخشی از مقدمه این کتاب می‌خوانیم: «استثناها در جهان طبیعت بهترین وسیله شناخت پروردگار متعال است. از بررسی ابعاد مختلف این استثناها هر انسان صاحب اندیشه‌ای به این نتیجه می‌رسد که این جهان علیرغم این همه علل و معالیل و حرکت همگون و همسوی، زیر نظر خداوند مدیر و مدبری اداره می‌شود که بر هر چیز قیومیت دارد و بر همه پدیده‌های خرد و کلان نظارت مستقیم دارد، و اراده او فوق همه علت‌ها و معلول‌هاست، دیگر هیچ علتی بدون اراده او کارگر نیست و هیچ معلولی بدون اراده او پدید نمی‌آید. در این کتاب یکی از این استثناها که عبارت از سالم ماندن اجساد صالحان در طول قرون و اعصار است، بررسی شده، 136 مورد از آنها به صورت مستند گزارش شده، در مواردی با شاهدان عینی ملاقات به عمل آمده و گزارش آنان بدون واسطه نقل شده [است].» مولف می‌گوید که در دو مورد نیز خود از شاهدان عینی بوده است. (ص 21)

admin بازدید : 39 شنبه 01 آذر 1393 نظرات (0)

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی، تمام دنیا رو گرفته بود.

یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده

و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند.

admin بازدید : 49 پنجشنبه 29 آبان 1393 نظرات (0)

  مرد جوانی که می خواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت. استاد خردمند گفت: تا یک سال به هر کسی که به تو حمله کند و دشنام دهد پولی بده.


تا دوازده ماه هر کسی به جوان حمله می کرد جوان به او پولی میداد. آخر سال باز به سراغ استاد رفت تا گام بعد را بیاموزد.


استاد گفت: به شهر برو و برایم غذا بخر.


همین که مرد رفت استاد خود را به لباس یک گدا در آورد و از راه میانبر کنار دروازه شهر رفت. وقتی مرد جوان رسید، استاد شروع کرد به توهین کردن به او.


جوان به گدا گفت: عالی است! یک سال مجبور بودم به هر کسی که به من توهین می کرد پول بدهم اما حالا می توانم مجانی فحش بشنوم، بدون آنکه پشیزی خرج کنم.


استاد وقتی صحبت جوان را شنید رو نشان داده و گفت: برای گام بعدی آماده ای چون یاد گرفتی به روی مشکلات بخندی!


داوینچی می گوید: مشکلات نمی تواند مرا شکست دهند، هر مشکلی در برابر تصمیم قاطع من تسلیم می شود.

admin بازدید : 58 چهارشنبه 21 آبان 1393 نظرات (0)

روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت. زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه پذیرایی می کرد.

بسیار مراقبش بود و تنها بهترین چیزها را به او می داد. زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می کرد.

پیش دوستهایش او را برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مردی دیگر برود و تنهایش بگذارد

واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست می داشت. او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب مرد بود.

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 691
  • کل نظرات : 50
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 89
  • بازدید ماه : 89
  • بازدید سال : 15,775
  • بازدید کلی : 126,350